سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه در گشاده رویی برای جز نزدیکانش زیاده روی کند، حکیم نیست . [امام علی علیه السلام]
شهدای بی مادر
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» خدا لعنت کند کسی را که غیرت ندارد

 

لابد تاحالا بارها واژه (غیرت)راشنیده اید. نمی دانم چه مفهومی راازاین کلمه چه احساسی به شما دست می دهد .این واژه می تواند معانی ویا بهتر بگوییم کاربردهای مختلفی داشته باشد.غیرت در برابر گناهان ومنکرات:اینکه غیرت انسان به او اجازه ندهد درمحضر خداوند عالم دست به هر کاری بزند وخود رارام شیطان ونفس خود کند،غیرت در برابر وظایف مختلفی که به انسان سپرده می شود:اینکه انسان باید برای به نحو احسن انجام دادن وظایف و مسئولیتهای خودغیرت به خرج دهد،غیرت در برابر دین وارزشهای دینی :اینکه غیرت انسان اجازه ندهد که هر کسی با دین وارزشهای او به سلیقه ودلخواه خود رفتار کند وآنها رازیر پا بگذارد،ویاغیرت در برابر انسان:اینکه غیرت انسان به اواجازه ندهد هر کسی ازراه برسد واورا مسحور وبازیچه خود کندو...

اما بدون شک یکی از اصولی ترین تعارف (غیرت)این است که نتوانیم تحمل کنیم کسی به ناموس ما نگاه نامناسب کند.غیرت این است که با دست خالی جلوی متجاوز باستیم واز هیچ چیز نهراسیم.غیرت این است که مانع رفتار بستگان بدحجاب خود شویم تاهر شخصی به آنهاطمع نکند.والبته غیرت این است که خود نیز به حرام به ناموس مردم نگاه نکنیم.به مجموعه اینها می گویند(غیرت).

خیلی ها خود را غیرتی می دانند ولی در بسیاری از آنها غیرت دیده نمی شود .ما شیعه هستیم وسنگ کسی را به سینه می زنیم که خود،مظهر غیرت خدا بوده وهست،اوکه فرموده:(خدا لعنت کسی که غیرت ندارد.)کمی به خود نگاه کنیم.ماچگونه هستیم؟!آیانشانه های غیرت درما وجود دارد؟آیاما هم نشانه ای از محبوب و امام خود داریم؟دروجود بسیاری از ما غیرت حداقل به شکل انفرادی وجود دارد:مثلا درقبال خود وخانواده مان غیرت داریم.(هرچند بسیاری همین راهم ندارند!!)اماصحبت من درباره بعد دیگر مسئله است.مادرقبال اجتماع چقدر غیرت داریم؟وقتی درکوچه ها وخیابانهای شهر خود قدم می زنیم چگونه نگاه های آلوده وشیطانی بعضی ها را تحمل کنیم؟!چگونه تحمل کنیم هر کسی ازراه می رسد وبه ناموس دیگران (که ناموس مانیز هست)چیزی می گوید؟!چگونه تحمل می کنیم وقتی می بینیم برخی از زنان درخیابان باظاهری غیر اسلامی حاضر می شوند؟چگونه تحمل می کنیم ارزشهای دینی ماکه با خون هزاران جوان شکل گرفته،هرروز کم رنگتر می شود؟آری همه اینها راما تحمل می کنیم:خیلی هم راحت تحمل می کنیم.چقدر زود گذشته خود رافراموش کردیم.چقدرزود صدای گریه یتیمان شهدا را فراموش  کردیم. چقدر زود بیتابی های مادران شهدا را که منتظر برگشتن فرزندانشان ازجبهه ها هستند فراموش کردیم. 

 

                                            وای به فردایمان



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حبیب ( جمعه 86/9/30 :: ساعت 9:0 عصر )

»» لاله ها روی دست:آلاله ها زیر پا

لاله هاروی دست:آلاله هازیرپا

گرچه ازجنگ ازسالیان درازی گذشته است امامردان جبهه هنوز متاثر ازیادگارهای آن دوران،روزگار می گذرانند.یکی ازجنگ کوله باری از ترکش دربدن دارد ودیگری هرنفسی که می کشد شاید برایش ممدحیات باشد ولی به یقین مفرح ذات نیست.یکی که اتفاقا جانانه می جنگید اینک متهم است که تنها 25درصد جانبازی کرده ودیگری گرچه چشم ندارد اماخوشحال است که جز خدا کس دیگری را نمی بیند.هم اوتنها غمش این است که دیگر نمی تواند بگرید.اورا غم نگریستن نیست،دغدغه اش این است که بعد از والفجر مقدماتی،نعمت اشک ازاو گرفته شده وچشمانش گریستن نمی تواند .یکی بی دست ،مست عباس(س)است ودیگری یارای قدم برداشتن ندارد.حتی انگیزه قلم برداشتن نیز ندارد ،که حرفهایش را باسکوت بهترمی تواند بزند ،ودرسکون بهتر می تواند گام بردارد.یکی هرروز ودر یک قلم باید فقط 20هزار تومان پول قرض بدهد ودیگری متهم است که درجنگ،برادرکشی کرده است،نه با تمام کفر که با عراق جنگیده است ،متهم به خشونت است،متهم به جنگ طلبی است،می گویند:(گلوله بد است)واو بوی باروت می دهد. من امااورا بارها استشمام کرده ام :هر چه بود عطر تابوت بود نه بوی باروت،هرچه بود دلبسته شهادت بود،وابسته جبهه بود تاجنگ،به گل لاله بیشتر می مانست تاگلوله.خمپاره چیست؟اوشیدای بدن های پاره پاره دوستانش درکانال کمیل بود .بود والان نیز هست.هرچندشاید فردانباشد. فرداشاید بیاید واورفته باشد.آخرمگر یک سینه بااین همه گاز خردل تاکی می تواند دوام داشته باشد وبا این خس خس ها چگونه می تواند بسازد؟بازخم زبان چگونه بسازد؟نمی دانم شاید من وتو هم مقصر باشیم :وقتی که (خاک)رااز آن طرف می خوانیم(کاخ)و(جنگ)را می خوانیم)گنج)!رفتیم دنبال غنیمت ،درحالی که احد هنوز ادامه داشت.جنگ تمام شده بود اما شیمیایی ها تازه سرفه هایشان شروع شده بود.مانیز به کنار سفره ها رفتیم وصرف نکرد که این سرفه ها رابشنویم .ای بسانمک سفره های ماکه برزخم شیمیایی ها می نشست.راستی که نه محرم دردل هایشان بودیم،نه مرحم جراحت هایشان. این

گونه بود که پرستوها (کوچ)کردند ازآشیانه واین بار نیز

          یاران چه غریبانه رفتند ازاین خانه.

 

ازآنها غریب تر نیز البته هستند،یارانی که مانده اند ولی غریبانه .بعد از جنگ انگار غریبه شده بودند.انگارما آنها رانمی شناختیم انگار کسی آنهارا نمی شناخت/انگاریادمان رفته بود که اگر جنگ راگنجی هست همین ها هستند .ماامادل فقط به این خوش داشتیم که دشمن را ازمرزهایمان فراری دادیم.غافل بودیم که زخم دشمن هنوز در خانه است.دشمن رفت ،آری،امادرسینه جانبازان مامگررده پایش رانمی توان دید ؟چه می نویسیم که ما نیز در سینه یاران ردپاداریم.لاله ها را چه سود که روی دست تشییع می کنیم،درحالی که پایمان روی آلاله هاست :وجلوی نفسشان را گرفته ایم.پس بیایید قدری به خود بیاییم.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حبیب ( جمعه 86/9/30 :: ساعت 8:59 عصر )

»» شاید نخوانده باشید

بسم الله الرحمن الرحیم

بسم رب الحسین علیه السلام

بسم رب الشهدا والصدیقین

خدایا مارااز کشته شدگان درراه تو باکی نیست خدایا توزبان مارا ازدروغ پاک کن تابه آنچه که

ادعا داریم عمل کنیم آخر ما ادعا داریم که مردانمان راه حسین علیه السلام وزنانمان راه زینب

سلام الله رادر پیش گرفته اند.

گویند که بانام تو مجنون گم شد درچشم توآفتاب گردون گم شد

من می گویم ستاره ای بود شهید پیداشدچرخی زد و درخون گم شد

بکوشید اگر حلقه ارتباط ومحبتی به دنیا دارید قطع نمایید این دنیا با تمام رزق وبرق ظاهریش ن

ناچیزترازآن است که قابل اعتنا باشد چه رسد که انسان ازهمین مظاهر زندگی هم محروم

باشدآیا صحیح است که برسرمسجد ومحرابی بایکدیگر رقابت کرده ایجاد اختلاف وجامعه

رافاسد کنید وتازه اگر همانند اهل دنیا دارای زندگی مرفه و مجللی باشید وخدای ناخواسته

عمر خود ولی عقوبات ومسئولیاتش همیشه که بیانگرش می خواهد بود این زندگی زودگذر

بظاهر شیرین بگذرد درمقابل عذاب غیر متناهی چه ارزشی دارد عذاب اهل دنیا گاهی

نامنتهاهی است

آهسته ای عزیز ! لختی تاملی کن وبنگر کجاستی درکوی لاله های بهشت خداستی بنگربقیع خلوت یاران خویش را خلوتسرای مهد شهیدان خویش را

شاید نخوانده باشید

ترکش حسین جانی

ترکش بزرگ که کمتر از توپ نبود :به هرجای شخص که می خورد تکه بزرگش گوشش بود!

ترکشی که شهادت بر اثر اصابت آن چون وچرا نداشت وچون شهادت دراذهان عامه بیش از

همه در امام حسین علیه السلام ظهور دارد وترکشی را که منجر به شهادت می شد ازآن

تلقی حسین جانی می شد بااین حساب یعنی ترکش شهد کننده.

تغار

کلاه کاسکت:همان که برسر بسیاری از بچه هابزرگ و بی قواره بود:کلاه های یک اندازه ای که

برسر سربازان هم سن وسال ساخته شده نه کسانی که کلی بارفیکس زده بودند تاقد بکشند

یادر شناسنامه شان دست برده لباس بزرگ ترها را پوشیده بودند تا اعزام شوند:بچه هایی که

جیب پیراهنشان زیر کمربند وفانوسقه شان قرار می گرفت وسرشانه هایشان دقیقا رویآرنج

ومرفقشان می افتاد بسیجی های لاغر وکوجکی که بعضا دونفرشان به خوبی دریک پیراهن

وشلوار جا می شدند

تک اسلامی

بدون اجازه واز روی اضطرار وگاه برای مزاح ازسهمیه چادر وسنگر دیگر دوستان خوراکی یا

پوشاکی و...برداشتن.

خال هندی

جای تیر سلاح سیمینوف(تفنگ قناسه)برپیشانی :تشبیه محل اصابت این تیر به خال هندی که نوعا موقع عروس شدن برپیشانی هندو مسلکان نقش می کنند:حکایت از به فال نیک گرفتن وزیبا تلقی کردن این نوع شهادت است

خرشیطان شدن

قضا شدن نماز صبح:گول شیطان را خوردن وخوابیدن تا طلوع آفتاب :با فرض اینکه هنوز وقت

هست ودیر نمی شود



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حبیب ( سه شنبه 86/9/27 :: ساعت 12:5 عصر )

»» چندمطلب

ایمان

نقطه قوت ما در ایمان ماست ونقطه ضعف دشمن نیز در ایمان اوست وبدین ترتیب عاقبت کار روشن است

 

گریه1

گریه تجلی آن اشتیاق بی انتهایی است که روح رابه دیار جاودانگی ولقاءخداوند پیوند می دهد

 

طلبه ها

طلبه ها مظهر این پیمان مستحکمی هستند که ما رابا پروردگار مان وغایب وجودیمان پیوند می دهد

 

ولایت1

شان انسان دراین است که از زمان ومکان ومقتضیات آنها فراتر رودغل وزنجیر جاذبه خاک راازدست وپای روح خویش بگشاید وبه مقام ولایت رسدو کسی این مقام رادرخواهد یافت که ازخود وآنجه دوست دارد درراه خدا بگذردوسرتسلیم به آستان قربان بسپاردومقرب شود وخداوند در جوابش{وفدیناه بذبح عظیم}نازل کند.......

 

شهدا 1

شهداءکلیدداران کلبه شیدایی هستند وکعبه شیدایی کربلاست

 

گریه2

گریه آبی است که(این)کدورتهاوکثافات رامی شوید وتورا به فطرت الهی خویش رجوع می دهدو دیگر باره اهل ولایت می شوی.گریه اوج سرمستی است واگر امروز روزگار فاش گفتن اسرار است بگذار اینان نیز فاش بگریند.

 

شهاذت

خداوندا،کشور ما وملت ماهنوز درآغاز راه مبارزه اند ونیازمندبه مشعل شهادت،توخوداین چراغ پرفروغ راحافظ ونگهبان باش.

 

کافر

کافرقوای روح رابه خدمت آرمانهای جسمانی وغرایز حیوانی اش می کشاند واینگونه ،نقصانها ومصائب،هرچند کوچک وحقیر اورااز راه بازمیدارند

 

اسباب ظاهری قدرت

اگرانسان به اسباب ظاهری قدرت اتکا کند،برده آن می گرددو آنگاه شجاعت او تنها در پناه سلاحهای پیشرفته ومدرن ظهور می یابد وشجاعتی اینچنین سرایی بیش نیست.

 

جنگ

آیاهنوز هم کسی برسیاره زمین مانده است که این جنگ رابا عینک تفسیر و تحلیل هایی رایج سیاسی پفریب روز بنگرد واز پیوند مستقیم این نبرد باتاریخ انبیاء ونهضتهای دینی غافل مانده باشد؟

 

شهداء2

شهداءطلیعه داران تحول باطنی ما ومجاری فیضی هستند که رحمت ونصرت خدا را برمانازل می گردانند.

 

شهید

درملکوت اعلی جز شهید کسی زنده نیست وحیات دیگران اگر هم باشد به طفیل شهداست وبا شفاعت آنها.

 

ولایت2

جبهه های مامیعاد عشاق ولایت است.

 

 

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حبیب ( دوشنبه 86/9/26 :: ساعت 3:37 عصر )

»» بسم الله الرحمن الرحیم

       بسم الله الرحمن الرحیم

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حبیب ( شنبه 86/9/24 :: ساعت 10:16 عصر )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

حضرت روح الله دربیان شهدا
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 1
>> بازدید دیروز: 3
>> مجموع بازدیدها: 3958
» درباره من

شهدای بی مادر

» آرشیو مطالب
زمستان 1386
پاییز 1386

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب